نم نم باران بهار

به سراغ من اگر می آیید نرم و آهسته بیایید.......

نم نم باران بهار

به سراغ من اگر می آیید نرم و آهسته بیایید.......

من و عینکم ....

بچه که بودم خیلی دوس داشتم عینکی شم  و چه کارا  که دور از چش مامان بابام ، در رسیدن به این هدف نمی کردم ، تقریباً سال اول دانشگاه بودم که عینکی شدم ، همون موقع ها که زیر نور مهتاب می شستم و کتابای قطور درسی مون رو می خوندم . خُل که می گن من آبجی شونم ..... 

شایدم گریه های زیاد اون موقع هام بود که باعث شد عینکی بشم.... خب نمی شد کاریش کرد اون دوران خیلی تحت فشار بودم و تنها پناهم گریه بود و گریه .... 

علت هر چی بود عینکی شدم ، از وقتی هم که عینکی شدم از چشم افتاد عینک..... البته نمره چشام بالا نیست ( 0.5 ، 0.5 ) و هیچوقت هم تا مجبور نشم نمی زنم ، ولی وقتی مدام پشت سیستم  می شینم به چشام فشار میاد ، اونوقته که دیگه .... 

چن وقت پیش ، حین کار یه زونکن تِلپی افتاد رو این عینک یتیم من و یه وَر شیشه اش شکست .... منم که از خدام بود ... چن وقتی می شد که می خواستم ببرم شیشه ش رو عوض کنم ، آخه فتوکروم بود و منم فتوکروم دوس نمی دارم.... این بود که ور داشتم رفتم عینک سازی سفارش دادم هر دو شیشه اش رو عوض کنه واسم .... وقتی قیمت تعویض شیشه ها رو فاکتور کرد ، دود از کله م بلند شد باور کنید.... مگه چه خبره عـــــــــــــــــــــــــــامو.... عجب غِلَطی کردمـــــــــــــــــــــــــــــا.... هیچی دیگه حالا  پولش جهندم .... هنوزه که این عروس خانوم با کابین ثقیل آراسته بشه و تشریفش رو بیاره رو چشای همایونی من ....

* به شدت دلم گرفته. احساس پاچه گیری شدید دارم ....

نظرات 10 + ارسال نظر
عروس خانم یکشنبه 3 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 21:18 http://aroskhanoom.blogfa.com

خانمی من لینکت کردم اما میشه برای آشنایی بیشتر بگی چند سالته؟
چیکار می کنی؟
چی خوندی؟
مجردی؟

برات کامنت گذاشتم خانمی

بانو یکشنبه 3 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 21:21 http://mymindowl.persianblog.ir

یعنی به خاطر عینکت دلت گرفته... غصه نخور زود میاد پیشت..

ای بگم چی بشی دختــــــــــــــــــــــــــــــــــررررر

سارای دوشنبه 4 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 00:32

منم خیلی دوس داشتم عینکی شم ولی نشدم

تحفه ای نیست بابا قدر چشات رو بدون

نیلوفر دوشنبه 4 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 12:24 http://Nilo0ofar.mihanblog.com

بیا اینم از عواقب دوس داشتن عینک!!!

همـــــــــــــــــــــــــــون رو بگو

البرز دوشنبه 4 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 14:20 http://www.barbaam.persianblog.ir

سلام
من همینطوری بودم.خیلی دوست داشتم عینکی بشم وشدم وهمون موقع دیگه خوشم نیومد ازش!حالا هم فقط وقتایی که با سیستم کار می کنم میزنم!
عجب!تو من نیستی؟
دلت چرا گرفته مشکوک می زنیا!

چه می دونم برادر من دل که نیست حناق گرفته معلوم نیست چشه.... خبر مرگم حال خودمونم نمی فهمیم

بهار دوشنبه 4 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 15:27 http://sana1359.parsiblog.com

سلام . چه تفاهمی . منم بدجور حالم گرفته است . اگه تو احساس پاچه گیری داری من تو مرحله عملشم !!!!!!! به شدت پاچه می گیرم چه تو خونه چه سرکار ولی چه فایده انگار تا یکی رو نکشم آروم نمی شم !!!!!!!
دل منم گرفته .....

پس خبر نداری تا حالا چند تا تلفات دادم . اونم منی که به احد الناسی کار نداشتم... مخصوصا سر کار هی دارم دعوا می کنم. خبر مرگم

ماتاو سه‌شنبه 5 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 08:38

سلام
به دلایلی اسم و آدرسم رو تغییر دادم
این آدرس جدیدمه

آخه قربون شکل ماهت .... شما که هم آدرس و هم اسمت رو عوض کردی لااقل اسم و آدرس قبلی ت رو هم بذار برام بتونم بشناسمت. منتظرم عزیزم

ستاره سه‌شنبه 5 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 09:55 http://in-yek-zendegist.blogfa.com

من وقتی بچه بودم کلی نقشه کشیدم عینکی شدم الان پشیمونم! هی !!!
اما خوب چه کنیم ددیگه!

مث من

دختر سر به هوا سه‌شنبه 5 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 22:58 http://toranj89.persianblog.ir

آخیییییییییر مبارکه عینکآقا میخواستی قاب دورشو مشکی بگیری

صورتیه البته بدون قاب

آبانه چهارشنبه 6 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 19:09 http://abaneh.blogfa.com

باران نمیتونم برات کامنت بذارم نمیدونم چرا ؟؟ جواب پستتو اینجا میدم .

فدای سرت عزیزم ایشالا سال دیگه . اصلا اگه قبول میشدی دیگه نامزد من نبودی
ببینم نکنه عاشق شدی میخوای سرم هوو بیاری ؟؟ هااااان ؟؟ زود باش اعتراف کن
باران نبینم ادای آدمای ضعیفو در بیاریااااااا دپسرده شدم و افسردگی گرفتم و حالم گرفته س هم نداریییییییییم . دهههههههه

ممنون که به فکرمی . خیلی دلم گرفته حسابی .....

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد