نم نم باران بهار

به سراغ من اگر می آیید نرم و آهسته بیایید.......

نم نم باران بهار

به سراغ من اگر می آیید نرم و آهسته بیایید.......

و اما شروعی دوباره ...

سلام دوستان می خوام بازم بنویسم ولی از بس ننوشتم نوشتنم نمیاد 

امروز روز دانشگاهی مه. دیروز و امروز پشــــــــــــــت سر همــــــــــــــ..... خسته کننده اس ولی خب چاره ای هم نیست. امروز سمینار دارم . دارم برنامه ریزی می کنم تو این وقتهای کمی که دارم اول سمینارامو ارائه بدم بعدش بچسبم به ترجمه ها و کارای کلاسی و ... آخر سرهم که خب جزوه و منابع دیگه اس. 

هنوز تکلیفم با خودم معلوم نیست سر ادامه اشتغال و کار بعد رفتنم سر خونه زندگیم. یه دلم می گه ادامه بده نمی تونی یه دلم میگه بیخیال شو بسته هرچی حمالی کردی و تو محیط کار اذیت شدی....فعلا تصمیم دارم آروم آروم کارامو بذارم زمین و فقط  مثلا اصلیه رو داشته باشم تا بعد ببینم چی میشه! 

خریدهای جهیزیه مخصوصا تو اصلی و درشت ها تقریبا رو به اتمامه و دو سه تیکه بیشتر نمونده. بقیه درحدی نیست که افزایش قیمت های خیلی وحشتناک و ترس آوری داشته باشه فوقش اینه که خرد خرد تهیه می کنمشون. هرچند تو اونا هم قطره قطره و ریز ریز زیاد میشه ولی خب در شرایط محدودیت منابع چاره ای جز اولویت بندی نیست. 

 همسرانه هامون هم اییییی شکر خدا مث بقیه آدما با فراز و فرود های معمولش پیش می ره . در تلاشم تا همسر خوبی باشم و درکم رو از زندگی مشترک بالا ببرم. شکر خدا همسری هم آدم خوبیه و تا بحال چندان مشکل حادی باهم نداشتیم که امیدوارم همیشه همینجوری باشه و صد البته هر روز بهتر از دیروز.... 

 اردیبهشت و خرداد فصل بازرسی اداره و امتحان شاگردامه و تراکم کاریم بالاست.از حالا فقط  دارم واسه رسیدن ماه مبارک ثانیه شماری می کنم که ان شالله با اومدنش کارای منم سبک شده و می تونم روال معمول و آروم کاری و زندگی رو داشته باشم ، فکرم  آزاد تر میشه و می تونم واسه کارای شخصی و درسی م برنامه ریزی و تمرکز بیشتری داشته باشم. 

تا اون موقع همین شرایط هف هل هشتی که خودم خودمو توش گرفتار کردم ادامه داره  البته خب خودم چاره ای هم بجز این نداشتم و جای سرزنشی  به جانب خودم نمی بینم فقط ان شالله زودی تموم شه و راحت شم. 

تا اون موقع .....

نظرات 5 + ارسال نظر
دختر بهاری دوشنبه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1393 ساعت 10:13 http://dailylog.persianblog.ir

ایشالا که همیشه شاد باشی و خوشبخت بهار گلی

ممنونم عزیز دلممممممممم

منم دوشنبه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1393 ساعت 11:39

نگفتی روز زن چی گرفتی بلا . آقاتون تونست غافلگیرت کنه یا نه ؟

تو جواب کامنت قبلی گفتم که..... اوهوم

sep!deh دوشنبه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1393 ساعت 12:54 http://lahzehayesepid.blogsky.com/

سلام ...

به نظر من کارت رو ادامه بده، یه مدتی که سر کار نری خودت احساس پوچی و خستگی می‌کنی ..

به نظر من بعد از امتحانات و ماه رمضون می‌تونی 1 مرخصی بدون حقوق بگیری و یه کم آرامش بگیری و به کارهای شخصی و بخصوص عروسبت برسی بعد مدتی خودت دلت واسه کارت تنگ میشه و با انرژی بیشتری به سمتش می‌ری!

عزیزم فقط میتونم برات آرزوی موفقیت کنم، ایشالا خدا کمکت کنه ...

نمی دونم والااااا چی بگم الان که انقده خسته ام حس می کنم یه سال مرخصی هم کم مه

منم سه‌شنبه 9 اردیبهشت‌ماه سال 1393 ساعت 13:17

بی خود من چند روز عید رو خونه بودم داشتم دیوونه میشدم . تو کی می تونی بیکار باشی. تازه توی این گرونی و بیکاری باید روزی هزار بار خدا رو شکر کنی میدونی چند نفر ارزو دارن جای تو باشن خانم . فقط به ادمای بیکار دور و برت یه نگاه بنداز
تازه اوهومم نشد جواب که

کوفت بگیری تو رو دختر ....
فعلا می خوام تا زمان مادر شدن کار کنم البت هنوزم تصمیمم قاطع نیست نمی دونم والا .
بیشتر مطمئنا می دونم با ید فضای کارمو عوض کنم یه جای بهتر ایشالا اگه بشه البت که نمی دونم میشه یانه

توتی پنج‌شنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1393 ساعت 15:37

سلام
خوشحالم که ایام به کامه
امشب منو دعا کن خیلی زیاد ... قلبت خیلی پاکه ... از خدا بخواه کمکم کنه ...
شادیت پایدار

کجایی توتی جونم چرا خبری ازت نیست؟

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد