نم نم باران بهار

به سراغ من اگر می آیید نرم و آهسته بیایید.......

نم نم باران بهار

به سراغ من اگر می آیید نرم و آهسته بیایید.......

ایام امتحانات...

سلام دوستان  

اینجانب یک عدد باران بهار از مرکز وسط امتحانات پایان ترم در خدمت تون هستم .عارضم خدمت انورتون که همونجور که گفته بودم و پیش بینی ش می کردم اینور عید بشدت درگیر کارای مختلف بودم و دارم یکی یکی انجامشون می دم و الان واسه رسیدن ماه مبارک لحظه شماری می کنم..... 

در مورد کار و برنامه های انتقالی م واسه رفتن به شهر آرزوها و شروع زندگی جدید بگم خدمتتون که هر چی ما پیگیر شدیم کمتر نتیجه گرفتیم و بالاجبار تصمیم بر این شد که فعلا واسه رسیدگی به امورات زندگی و آزمون جامع و زبان و .... یه مرخصی بدون حقوق درخواست بدیم باشد که مورد لطف و مرحمت مدیران گرام واقع بشه و تکلیف من معلوم..... و البته همچنان خبری از جواب نیست و ما پیش می ریم با برنامه های خودمون... 

القصه که فعلا برنامه ها رو چیدیم رو هفته اول تیر که اگه خدا بخواد ان شالله دیگه قبل ماه مبارک سر خونه و زندگی خودمون باشیم و این وسط فقط من موندم چه کنم با اقساط محترمم.... نگید چه دل گنده ای که خب میگم الهی مبتلا شید! فعلا برنامه م رو مرخصی بدون حقوق از شغل اول و اشتغال غیر متمرکز برای پوشش هزینه هامه و امیدوارم که خدا خودش کمک کنه و همه چی خوب پیش بره.  

فقط از حالا دارم به خودم وعده استراحت اساسی و رسیدگی به خونه زندگی رو در ماه رمضان آتی میدم  و امیدوارم که با فکر و خیال قسط و قوسط کوفتم نشه .... 

اما خودمونیم من همیشه پرمشغله و بعد اینهمه درگیری در یک محیط ساکت و بیکار زنده می مونم آیااااا..... 

سراغ بگیرید ازم اونموقع هاااااااااااا 

فهلا برم که نیم ساعت دیگه یه جلسه اونور شهر داریم و کلی واسه حضورمون تهدیدات کردن بدبخاااااااا

نظرات 1 + ارسال نظر
منم یکشنبه 25 خرداد‌ماه سال 1393 ساعت 14:24

از امتحان شاگردا دراومدی پریدی وسط امتحانای خودت که بچه

وااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااای خدا مرگم بده حالا من چی بپوشم واسه عروسیت جیگر

گفته بودم که اوضاع مبعد عید قاراشمیشه ....چ ک ارررررررر کنم دیگههه تازه خدابخواد بعدشم می پرم وسط امتحانات زندگیانییییییی
همچین موجودی ام منننننن

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد