نم نم باران بهار

به سراغ من اگر می آیید نرم و آهسته بیایید.......

نم نم باران بهار

به سراغ من اگر می آیید نرم و آهسته بیایید.......

مووووووووووش

چند روزی هست که دوباره موش زبله اداره مون پیداش شده و هر چن وقت یه بار با جولان تو راهرو ها ، آبدارخونه یا سرویس بهداشتی همه مون رو کفری می کنه.

 امروز صبح رفتم طبقه دیگه واسه کاری ؛ داشتم برمی گشتم اتاقم که یهو جناب همکار میگه می بینی خانوم ...... اینجاها دیروز نظافت شده باز دیشب چه گندی زده این موش. اون یکی از تو اطاق میگه خب عب نداره آخرش تیتر روزنامه میشه پرسنل اداره ...... در اثر طاعون موشی مردند و با پسرش که هر از گاهی با پدر گرام اداره تشریف میارن تا آخرین روزهای تعطیلات تابستونی حوصله شون تو خونه سرنره ؛ قاه قاه می خندن.

بعد میگن حالا تو اطاقا بره چقد بد میشه!!! میگم والا دیدید که همین چند وقت پیش اومده بود اطاق من واسه بازرسی. مرگ موش و تله که سهله با سیانور هم آب تو دلش تکون نمی خوره .... بعد اون یکی میگه خانوم ..... این کار ..... تحویل نمی دی ؟ می گم چرا می آرم خدمتتون.

 به سمت اطاق که حرکت کردم دیدم اون همکار اولی داره میاد باهام ، بقیه هم به دنبالش. میگه حالا بریم ببینیم موش نباشه تو اطاقت . نترسی هااا .....

منم تو دلم میگم برو بابا ..... اینا رو باش فک کردن من سوسول و ترسو ام . می خوان با این حرفا منو بترسونن.

تازه صبحانه رو خورده بودم و سینی هنوز تو اطاقم بود . وارد اطاق که شدم دیدم وووووویییی یه موش گنده سیاه زشت کنار نون صبحانه داخل سینی مشغول نون جویدنه . یه جیغ کوتاه و عقب نشینی چند قدمی از من و قهقهه خنده از بقیه ارازل همکار .....

 حالا خدا رو شکر که جای سینی صبحانه رو عوض کرده بودن و همین مساله به محض ورود به اطاق توجهم رو جلب کرد و حس کردم خبریه وگرنه بدجوری می ترسیدم .

میگم باشه ...... یکی طلبت ( پسر همکارم – بسی بسیار شیطونه و هر وقت میاد اداره به من میگه من شاگرد شما بشم؟ کمک تون می کنم هااااا . قراره واسه من کار کنه حقوق از باباش بگیره عوضش راپرت مبلغ تشویقی دانش آموزان ممتاز رو بهش بدم )

اینم حضرت والا جناب مستطاب موش سیاهه آقای شاگرد ممتاز اداره مون

  

نظرات 3 + ارسال نظر
دختر بهاری شنبه 9 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 09:38 http://dailylog.persianblog.ir

عجب موشییییی :)))))))))

زهره سه‌شنبه 12 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 14:37 http://golesorkh.parsiblog.com/

ووووووووووووووووویییییییییییییییییییییی

چقد زشته
چه دمی داررررررررره


بابا یه موش خونه ما بود اینقد گوگولی بووووووووووود

نه بابا موش و گوگولی

توتی چهارشنبه 13 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 14:13

سلام
بهار این موشه ژلاستیکیه؟ یعنی با موش ژلاستیکی اذیتت کردن؟

ژله ایه و سیاه

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد