نم نم باران بهار

به سراغ من اگر می آیید نرم و آهسته بیایید.......

نم نم باران بهار

به سراغ من اگر می آیید نرم و آهسته بیایید.......

تا لحظاتی دیگر حرکت ....

سلام 

تا نیم ساعت دیگه حرکت می کنیم.... اگه خدا بخواد نائب الزیاره همه تون خواهم بود دیروز خیلی دلم شکست تا لحظه آخر مرخصی م رو تایید نکردن برعکس همیشه که اصلا سخت نمی گرفتن هرچی سنگ بود جلو پام انداختن. دیگه تقریبا ناامید شده بودم از رفتن....در اتاقم رو بستم و حسابی گریه کردم ... خیلی دلم شکست گفتم آقا جون اینهمه دارم سختی می کشم و به این در و اون در می زنم بیام زیارتت ؛ دلت میاد دست خالی برم گردونی؟ ...... نهایتاً با یکی از همکلاسی ها هماهنگ کردم تا مدتی رو که نیستم بیاد و کارهام رو انجام بده  

راستی پول سفرم لحظه آخر رسید.... دیروز آخروقت دوستم زنگ زد که مژده بده بخشی از مطالباتمون رو واریز کردن.... انقد خوشحال شدم که حد نداشت حس می کردم خودش میخواد برم ..... هم دلمو راضی کرد به سفر و هم پولش رو به موقع رسوند..... 

قابل باشم برای همه تون دعا می کنم امیدوارم  ره آورد سفرم رو گشایش گره زندگی م بذاره .... چیزی که مدتهاست اذیتم می کنه.... از همه تون درخواست دعای خیر دارم .... فراموشم نکنید  

نظرات 3 + ارسال نظر
بازیگوش دوشنبه 10 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 11:21 http://bazigooshi7.persianblog.ir/

وای بهااااااااااااااار عزیزممم گنبد و دیدی منو صدا کنننننننننننننننننن...
دلم بد تنگههههههههههههههههه


سفرت بی خطر گلم:-*

عزیزدلم کلی به یادت بودم مخصوص مخصوص ..... امیدوارم خدا خودش قبول کنه ازمون

بانو دوشنبه 10 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 11:33 http://heartplays.persianblog.ir/

التماس دعا.. ما رو فراموش نکن...
مواظب خودت باش...

عزیز دلم اگه قابل باشم چشششششششششمــــــــــــ

مامان کیارش شنبه 15 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 12:06

هرجا میری التماس دعا منم خیلی دعا کن

عزیز دلم حتما چشم

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد