به امید خدا فردا عازم مشهد الرضا هستم . باز می رم پابوس امام مهربون.... حس خاصی به امام رضا (ع) دارم . هر وقت می شنوم کسی داره می ره زیارتش یا الان اونجاس یه غبطه خاصی بهش می خورم و میگم خوش بحالش.
سفر این دفعه م داستان ادای یه نذره .... لطفی که آقا اواخر سال گذشته در حق من و خانواده م داشتند و حالا بابت اون قراره تا ۱۸ سال با نی نی گولومون بریم پابوس امام مهربون . ان شالله که خودش بطلبه و لیاقتی بهمون بده تا هر سال این نذر رو ادا کنیم.
میگمااااااا دیگه آخرای این نذر نازنین زینبم شده یه خانوم و من یه پیره زن غر غرووووو ... اگه عمری باشه البت...
چقد دوس دارم وقتی میام آقا بقیه خواسته هامم از خدا برام گرفته باشن... هرچند اون مهربون تر از این حرفاست و قطعا حکمتی در کاره...
.
.
.
.
حالا دیگه به قول زهره جان :التماس کنید دعاتون کنم
واااااااااااااااااااااااااااااااای بهااااار من خعلیییییییییییییییییی وخته نرفتم دلم لک زدههههههههههههههههه فقط ازشون بخواه منو بطلبن همینننننننننننن:-(((
سفرت بی خطر عزیزم خووش بگذره:-***
حتما عزیزم رو چشمم
ممنون ان شالله به زودی زودی قسمت شما
التماس شدیــــــــــــــــــــد ...
واسه وضعیت شغلی و درآمد همه ی جوونا مخصوصا شوهر من هم دعا کن
ملیحه جون شما که خودت سر چشمه نشسته ای
بازم رو چشمم حتما
خوش به سعادتت
خوش به حالت . منم دلم خیلی گرفته میخوام برم مشهد. نم نم خانم این رمز عبورت رو کی می خوای بدی به من . خوب بچه الان کنجکاوه . تو می تونی جواب آیندگان رو بدهی آیا؟ وقتی ازت می پرسن چرا مانع رشد بچه شدی و به سوالاتش جواب ندادی؟ ها میتونی ؟ بگو دیگه زود باش جواب بده
رمز