سلام دوستان
این دهه ای که نبودم حسابی با تراکم کاری و توبیخ و ... مواجه شدم انقدری که هرجا هرکی گنه کرد گردن منو زدن ؛ نامردا....
خسته شدم از محیط کاری م احتمالا یه خصوصی بذارم براتون در این باره.... هرچند که این چیزا اقتضای محیط های کاریه و اغلب این بی انصافی ها پیش میاد ولی خب فعلا دارم تحملشون می کنم و امیدوارم نبرم....
تو خونه هم قدری داستان داشتیم از سری داستانهای کودکانه ما و خانوم دادا.... دیگه که حسابی بهم خوش گذشته انقده که کلا هفته بدی بود و اعصاب نذاشت برامون ....
منم که سرتق السلطنه ..... هر چی بیشتر داستان پیش بیاد بیشتر تلاش می کنم و به روی خودم نمیارم و به همون «بزن بر طبل بیعاری » تکیه دارم تا ببینیم خدا چی می خواد....
این روز و شب ها منو هم از دعای خیرتون فراموش نکنید سال داره تموم میشه و من همچنان لنگ اون موضوعی هستم که براش التماس دعا دارم...
سلام
حرفتون یاد آور بیتی از مولاناست که میگه:
گنه کرد در بلخ آهنگری به شوشتر زدند گردن مسگری
موفق باشین و به آرزوهاتون برسین کافیه که اراده کنید
چون همه چی دست خود انسانه.
منظورم دقیقا همین بیت الغزل بود
ممنون
بهارجونم امیدوارم که به حق همین ماه عزیز همه مشکلاتت حل بشه و هرچه زودتر آرامش رو بدست بیاری
تو هم ما رو دعا کن
راستی زودی بیا عکسهای کیارش رو ببین
ممنون خانومی
ان شالله
حتما
سلام دوس جونی
هنوز وقت هست شب دراز است و قلندر بیدار!!!!
خوبی؟
ای بابا بهار همیشه این عناصر ذکور در محیط های کاری زورشون فقط به ما نجس های لطیف می رسه البته نه در محیط کار که در همه جا!!!!
بهار ایشالا من و تو هر دومون امسال از پیش بینی های این روح گرامی سهمی ببریم!!!
ممنون توتی جونم فدات ان شالله ... امان از دست این روح های گرام و ای تو روح این عناصر ذکور.....
من که هر جا رفتم واسه همه دعا کردم ولی اسم و رو به زبون اوردم . انشالا که هر چی خیره پیش بیاد واست سرتق ...
ممنون بهار جان ان شالله
واقعاً خیلی صبوری بهار ! یعنی من اگه نصف صبر و اراده تو رو داشتم الان به چه جاهایی که نمی رسیدم ! باور کن !
گاهی واقعاً به این همتت حسودیم میشه
چه کنیم خواهر زندگیه دیگه....