این روزا بازم خیلی دلم گرفته ، وقتی به موضوع فکر می کنم نگران میشم ، بغض می گیرتم ، تأسف می خورم به حال خودم .... خیلی دلم می خواد با یکی درد دل کنم ، یکی که حرفامو بشنوه و یه کاری واسم بکنه.... خسته م ، خیلی زیاد ، خیلی وقته ...... اول گفتم برم پیش دخترخاله یه کم حرف بزنیم شاید دلم واشه بدون اینکه بخوام گله گی کنم.... بعدش اما گفتم نه ، ولش کن اونجام نمی رم.... بمونه یهویی برم پیش خودش ، با خودش درد دل کنم.... نمی دونم کاری واسم می کنه یا نه ، اما خب لااقل دلم به این خوشه که گوش میده به حرفام .... شاید اینجوری یه کوچولو سبک شدم ..... حس اینکه یکی هست که دوسم داره و حرفامو می شنوه ..... شاید اونم دوسم نداره؟ ..... اگه بازم هیچ کاری واسم نکنه چی؟ ..... تصورشم سخته ، همه امیدم نا امید میشه اونجوری.... اونوخ چجوری باید بِکِشونم خودمو؟ ..... نمی دونم .... می دونیـــــــــــــن واسه خودشم دلم تنگ شده هاااااااااااااا ، تنگــــــــــــــ که چه عرض کنم دلم پـَــــــــــرمی زنه واسه دیدنش ، واسه استنشاق بوش ، واسه پیشش بودن .... می دونم حتی اگه هیچ کاری هم نکنه واسم حداقل گوش میده به درد دلام .... ینی گوش میده هاااااااااااااااا ..... اونجوری که وقتی حس می کنی یکی داره می شنوتت ، حداقل یه خورده آروم می گیری.... اما کاش یه کاری بکنه دیگه .... ینی میشه؟ راستی باید قبلش یه سَرَم پیش خواهرش برم . همسایه ایم باهم . همیشه تا تقی به توقی خورده حرفامو پیشش بردم ... حالا هم می رم ..... حتماً می رم.
اینقده دلم پُره تا یه دقیقه خالی بین وقتام پیدا می کنم می شینم حرفامو جفت و جور می کنم باهم که همشو بگم بهش .... به شدت احساس می کنم دوس دارم سفره دلمو پهن کنم جلوش ، همچین بشینم مقابلش و کامل باهاش صحبت کنم چیزی نمونه ته دلم ، نمی دونم چرا می ترسم حرفام نصفه نیمه بمونه یا محلم نذاره ، خدا کنه یه کاری واسم بکنه ، اگه ناامیدم کنه دیگه چیزی ازم نمی مونه.... عین دیونه های سرخوش می شینم واسه خودم شیرین شیرین می بافم .... کاش من اینو بگم بعد اون این کارو بکنه و اینجوری بشه و ..... بعد یهو به خودم نهیب می زنم که ...خودتو امیدوار نکن اینجوری ، اگه کاری واست نکنه و مأیوس برگردی داغون میشی هااااااااااا ، خوش خیالی نکن ببینیم چی میشه ، ولی خیالاته دیگه چیکارشون کنم.... می دونم که از دستش برمیاد ، ولی زوری فایده ای نداره ....
دعا کنید حالا جور شه برم ، حداقل شاید دلتنگی م به خودش کم شه چن صباح .... بقیه اشم .... بازم دعا کنید جفت و جور شه ..... نمی تونم بگم نشدم نشد. دعا کنید برم و بشه ، حتی اگه شبیه معجزه یا داستانهای رمانتیک و تخیلی باشه . برم و بیام تو اولین پستهام بگم ؛ شد ....
قرارمون واسه پس فرداست ، پنج شنبه....
ایشا...که میشه خاله.
امیدوارم این حرف زدن فردا شروع یع عاشقانه آرام باشه.
خدایا... خودت کمک کن
ممنون خاله
ان شاالله
ممنون
اخه عزیزکم تو از کی عاشق شدی بیا بغلم بیا همین جا با ما درد دل کن نذار غم بشینه تو دل مهربونت خدا کمکت کنه عزیزم
کاشکی بشه اسممون رو گذاشت عاشق....بیشتر شبیه طلبکاراییم ولی خب از اوا نخواییم از کی بخواییم
کاشکی می شد سفره دلمو اینجا پهن می کردم. نمیشه خانومی نمیشه که....
خیلی خوبه که یکی هست که باهاش دردودل کنی
اما همیشه امیدت به خدا باشه نه بنده اش
که اگه بنده نا امیدت کرد چندان سرخورده نشی وای به حال ما اگه خدا ناامیدمون کنه
می دونی چن ساله بار نداده برم پیشش عروس خانوم؟ می دونی جقد دلتنگشم عزیزم؟
بنده خوب خداست اگه اون از خدا بخواد خدا روش رو زمین نمی ندازه عزیزم فقط نمی دونم مصلحت چیه
ایشالاه میشه
قربونت برم سارای جونم خیلی واست خوشحالم که الان اینجایی . ان شالله بهبودی کامل حاصل میشه راحت میشی از درد و سختی . دیدی خدا دوستت داره
سلام عزیزم


قربون دلت برم که تنگ.............
فدات شم خانومی چطوری ؟ درسا خوب پیش می ره؟ خوبی خودت؟
سلام عزیییییزم ...
چطوری؟
دیدی بهار مامان شده؟! وب خودش که با من قهره! تو وب زهره خوندم! آخی جییییییییییگر!
معماری قبول شدم! دانشگاه قم!
انقده دلم برات تنگ شده! کاش همو می دیدیم!
سلام گلمممممممممممممممم خوبی زینت جونم
ماهم خاله شدیم دیگه خب....
مبارکت باشه عزیزم همینه که پیدا بارت نیست گوشی ت هم کهخاموشه همش
ان شالله بعد از برگشتنم حتما میام پیشت گلم
سلام . انشالا داری راهی میشی ؟ به سلامتی . انشالا رفتی اونجا ما رو یادت نره ها . ضمنا تو فکر جفت و جور کردن حرف نباش . چشمت که به ضریح می افته اینقدر از خودت بی خود میشی که زبونت بند میاد و فقط اشک می ریزی .........
باران نیازی به گفتن نیست نگاش که کنی خودش تا ته قلبت رو می خونه . یه گوشه چشمش اینقدر آرومت می کنه که دیگه حاجتی بالاتر از این آرامش واست نمی مونه .
خیلی دعا کردم قسمتت بشه اگه قسمتت شد نکنه منو یادت بره . جای منم تا می تونی از دور زل بزن به ضریح ......
اگه به واقعیت بپیونده آره. خودم که هنوز باورم نشده بهار
بهار فقط می خوام غصه هامو واسش زمزمه کنم و آروم آروم اشک بریزم و بگم چجور دلت اومد نطلبیم هرچند خودم خواسته بودم .....
بهار آخرین نفری که رفت اونجا و خیلی هم یادم کرد تو بودی ممنونم ازت دعاهای تو درگیر شده اومیدوارم همه خواسته هات رو ازش بگیری رفیق عزیزم
الهی بمیرم واسه خودمون که انقد قانعیم و مشکلات و دل گرفتگی هامون رو فقط یه گوش واسه شنیدن می تونه سبک کنه... راس می گی... هر کی یه گوش می خواد که فقط اونو بشنوه
سلام
می خوای بری مشهد؟
باران جونم دستم به دامنت اسم منو به امام رضا بگو خیلی واسم دعا کن منم دست کمی از تو ندارم دلم این روزا خیلی گرفته
تا می تونی واسه خودت و من و همه دعا کن
ایشالا حاجت روا بشی عزیزم!
قربونت برم توتی جون حتما دعا گو خواهم بود
سلام خانوم!
انقده رمانتیک نوشتی که همش تو کف این بودم این کیه که... اصن تو ذهنم جور در نمیومد! خیلی ابهام قشنگی داشت!
من برات از ته دلم دعا می کنم که هر چی که به صلاحته خدا جونی و این واسطه ی خیرش سر راهت بذارن! خودتو برای هر اتفاق آماده کن! و باور داشته باش که خیره!!! خیر بعضی اتفاقات رو ما خیلی بعدها متوجهش می شیم که ممکنه امروز ناراحتمون کنه!!!
سفرت سلامت!
واسه منم دعا کن خو!!!
سلام عزیزم
ممنون نظر لطفته خانومی
می دونم اما گاهی دیگه خیلی سخت میشه برات
حتما عزیزم شما هم منو فراموش نکن گلی
بوسسسسسسس
سلام چه جالب ماهم فردا صبح ان شالله راهی مشهدیم .اگر خدا بخواد . دعا میکنم به سلامتی برسی .چقدر قشنگه این حس که هر کی تو حرم از کنارم رد بشه با خودم بگم شاید این باران دوست من بود
عزیزممممممممممممممممممم کاش میشد همدیگه رو ببینیم اونجا
سلام
ایشالا درست میشه!چشاتو ببند وبرو!
نمی دونم چطوری شد همون اول نوشته هات حدس زدم می خوای بری کجا
ممنون دعام کنید دست پر برگردم
نمی دونم الآن رفتی یا نه هنوز
اما من رو یادت نره هااااااااااااااااا
خیلی التماس دعا
عزیز دلم کلی واسه همه تون دعا کردم
ان شالله خودش همه حاجت هامونو از خدا بخواد که خدا دعای این عززان رو رد نمی کنه
شما با افتخار لینک شدید!
امیدوارم سفر خوش بگذره بانو!
ممنون گلم
باران جان میری و میشه عزیزم
فقط اگه بارانی شدی یاد ما هم باش
چقد دلم می خواست و می خوادش حتما یاد همگی بچه ها بودم
خوب خوب زیارت قبول خانم . نرفتی نرفتی حالام که رفتی واسه عرفه اونجا بودی چقدرم مراسمش قشنگ بود من از تلویزیون می دیدم . تو مسجد نتونستم بیشتر از نیم ساعت بشینم . ولی خیلی قشنگ می خوند مداح مشهد . کلی دلم خواست !!!!!!!
خیلی خوشحالم که رفتی انشالا حاجت روا شده برگشته باشی ...
عزیزم جات خالی بود تو صحن حضرت زیر آسمون صاف. خیلی لذت بخش بود
دوستت دارم بهارم.خیلی براتون دعا کردم هم خودت هم نی نی و هم آقابابک. ممنون
کجایی؟
دلم برات تنگ شده...
عزیزمی توتی جون اگه بدونی چقد دعات کردم امیدوارم خود حضرت بطلبه خواسته هات رو گلم