-
نامزد
دوشنبه 24 تیرماه سال 1392 10:41
اینهمه سال من نامزد داشتم و خودم خبر نداشتم؟؟؟؟!!!!؟؟؟؟ دیشب با یکی از همکارای سازمان نظام مهندسی صحبت بود. متوجه شدم که بین همکاران سازمان اینجوری جا افتاده که من " نامزد " دارم .... حالا چرا نمی دونم ؟ حتی نمی دونم کدوم شیر پاک خورده ای همچین موضوعی رو شایعه کرده !!! هدفش چی بوده ! تنها چیزی که تونستم...
-
والیبال
شنبه 22 تیرماه سال 1392 09:52
دم والیبالیستهامون گرم .... جاش نیست که الان یه تقدیر و حمایت اساسی از ورزشکارامون تو رشته های دیگه بجز این فوتبال نکبتی که فقط بلدن پول بیت المال رو بریزن تو جوب بشه؟ رشته های قوی ای مث کشتی ، والیبال ، شطرنج ، کاراته و ...... همه شونو رو هم رو اندازه یه نصفه فوتبال تحویل می گرفتن هم خیلی خوب بود ولی انصافا دستشون...
-
ماه رمضان امسال
پنجشنبه 20 تیرماه سال 1392 11:23
امسال ماه رمضان بابا هم باهامونه . اوووووووووووه اینهمه سال ما ماه رمضان ها تنها بودیم و بابا هم تنها . اون نگران ما بود و ما نگران اون ..... اوایل که ما بچه بودیم و باهاش اینور اونور می رفتیم یادم میاد هنوز شاید روزه بهم واجب نبود ؛ ماه رمضون بابا سنگ تموم می ذاشت واسه مون . کلی چیز میز می خرید . یادمه نوشابه با جعبه...
-
حس
دوشنبه 17 تیرماه سال 1392 10:29
پیش اومده براتون که در اوج کار و مشغله حوصله انجامش رو نداشته باشین و همش امروز فردا می کنید؟ چقدم بده لج درآر ترین وضعیت ممکنه .... علاف آزگار اونم با کلی کار .... . . . . . فقط حوصله ندارم . . . . . سرکار خلوت و سوت و کور خونه علاف مطلق .... ولو جلو تلویزیون و در بهترین وضعیت خفته .... کتاب های مورد علاقه نصفه نیمه...
-
همون برو بمیر مسخره
شنبه 15 تیرماه سال 1392 08:52
هیچ یادم نبود اول جولای روز مرگ گودر مسخره.... کشتن خودشون رو ... ایششششششششششش با تشکر از بازیگوش عزیزم که یادآوری کردن حالا باید یه فکری واسه این لینکدونی بکنم ..... تا اون موقع در غم دوری تان می سوزیم
-
لینکدونی م کو؟
پنجشنبه 13 تیرماه سال 1392 09:55
باز دوباره چی شده لینکدونی من نیست؟!!! کسی خبر نداره؟
-
نبات
پنجشنبه 13 تیرماه سال 1392 08:50
صبح یه کم دل درد داشتم واسه همین کنار صبحانه نبات داغ درست کردم که بخورم. وسط اون دل درد وقتی داشتم نبات رو هم می زدم یاد آزمایش علوم دوران مدرسه افتاده بودم ..... اون موقع ها یادمه چقد حرص خوردم وقتی بلورهای نبات تشکیل نمی شد. یادش بخیر دفعه اولی که مطابق دستور آزمایش کارا رو انجام دادم و گذاشتمش لبه دیوار، دم بالکن...
-
چاچر جدید
یکشنبه 9 تیرماه سال 1392 09:53
یک عدد چاچر خبرنگاری - کارمندی ابتیاع شد.... بسی بسیار راحت تر و بهتر از چاچر سنتی خودمان است .... خیلی وقت بود دنبال یه همچین چیزی بودم ولی از اونجایی که هر تولیدی و خیاطی ای یه مدل درمیاورد باید حتما تک به تک سر می کردی ببینی بهت میاد یانه.... تا اینکه بالاخره خیاط مناسب یافتیده شده و خرید لازم صورت گرفت حسابی راضی...
-
اوشین
سهشنبه 4 تیرماه سال 1392 13:32
آخه بگم رحمت بر پدر سازنده سریال " اوشین " ..... پدر ما در اومد بس که اوشین پخش میشه تو خونه ما ، اونم با ولوم بالا.... کر شدیم به جان خودم..... مامانی عشق اوشینه و شونصد بار هم که پخش شه با همون هیجان و ولوم و دقت بار اول می بینه .... طفلی ما هااااا حالا جای شکرش باقیه دوبار تکرارش به پست من می خوره!!! پنبه...
-
خانوم دکتر
سهشنبه 4 تیرماه سال 1392 13:01
بابام همیشه پای دیکته هامو که امضا می کرد برام می نوشت " آفرین دخترم ، خانوم دکتر .... " خوشحالم که تونستم به این آرزو برسونمش . . . . . . اولین گزینه انتظاری که شکر خدا به خوشی طی شد دومیش رو برام دعا کنید که واقعا مهمتره از ادامه تحصیل و البت از لطف دعاهای خیر شماست که نفستون حقه. خواهشا یادتون نره فقط دو...
-
و اما من ....
سهشنبه 4 تیرماه سال 1392 12:57
سلام دوستان . خانوما و آقایون بازدید کننده این وفلاگ . اینجانب یک عدد باران بهار زنده مانده از پس هفته ای سخت ، پرکار و پر استرس خدمت شما هستم. جونم براتون بگه که هفته گذشته خیلی کار داشتم که بایستی کنار برنامه های کاری روزمره م ، برای روز مصاحبه انجام می دادم از اینورم ، خانه - این مأمن آرامش و تمرکز حواس – توسط...
-
استرس مصاحبه
شنبه 1 تیرماه سال 1392 13:32
رسما دارم پودر میشم از استرس.... هی دارم با خودم صحبت می کنم که بیخیال تو تلاش کردی نتیجه مهم نیست و ... خیلی هم دلشون بخواد بپذیرنت ولی .... دعام کنید دوستان مصاحبه م فردا ساعت 14 است .... اگه نتیجه نگیرم احتمال اینکه واسه همیشه بیخیالش بشم بالاست
-
کابوس قورباغه ای
دوشنبه 27 خردادماه سال 1392 10:21
میگن قورباغه ت رو قورت بده هااااااااااااا مخصوصاً اونی رو که از همه زشت تره اول از همه بذار جلوت .... بزنم به تخته اگه خدا بخواد کارای اداره بعد شش ماه تقریبا ساعاتی پیش به روال عادی ش برگشت. رسماً شهید شدیم همگی.... اما کارای خودم همگی بهم ور شده و رو دستم مونده. مخصوصا این مصاحبه هه از همه بدتر و آزار دهنده اس ......
-
هفته پیش رو
شنبه 25 خردادماه سال 1392 09:20
سلام دوستان عزیز حال می کنید هی میام و آپ می کنم ..... اینا نشانه های یاد گرفتن روش کار و اقدامات عملی و راه گشاست هااااااااا اومدم بگم این هفته به شدت نیازمند دعاهای سبزتون هستم واقعیتش اول هفته بعد یه مصاحبه دارم که بسی بسیار مهم و تأثیر گذاره برام اما متاسفانه تاحالا هیچ آمادگی اصولی پیدا نکردم براش و واقعا نگرانشم...
-
شایسته ترین
پنجشنبه 23 خردادماه سال 1392 18:25
این روزا تو التهاب انتخابات و سپردن یه دوره چهار ساله از سرنوشت کشور و تک تک هموطن ها و خانواده بزرگ مون به دست شایسته ترین فرد کاندید هستیم. امیدوارم خدا خودش دلهای مردم رو به سمت اصلح ترین انتخاب هدایت کنه و فردی که زمام آینده کشور رو بدست می گیره حاصل زحمات سالیان کشورمون رو پیش رو داشته باشه و براشون احترام قائل...
-
حرف بزن حتی غرغر کن
پنجشنبه 23 خردادماه سال 1392 10:36
سلام دوستان امروز می خوام از داستان فعالیت انفجاری و خروج از آستانه صبر و تحملم تو اداره بنویسم. موضوع پست قبلی رو که یادتونه. اون روز به قدری عصبانی و کلافه م کردن که تصمیم گرفتم دیگه رک و صریح و بدون ملاحظه برم و حرفامو با مدیر مسئول مجموعه مون بزنم و به عبارتی بهش اعتراض اساسی و پایه ای بکنم چون ایشون رو مسبب اصلی...
-
مریض تنگ نظر....
سهشنبه 21 خردادماه سال 1392 09:51
خدا لعنت کنه آدمای مریض و عوضی رو که همکارای آشغال من باشن.... دیگه شورش رو درآوردن هرچی صبر می کنم و نجابت به خرج می دم بدتر میشه از همه بعد.... ایندفعه قشنگ باهاشون دعوا می کنم البته اگه عرضه ش رو داشته باشم..... شما ببخشید که من این مدته خیلی کارام بهم پیچیده و نت هم ندارم وگرنه مفصل تر خدمتتون می رسم.... بازم...
-
هیییی
شنبه 18 خردادماه سال 1392 12:26
سلام دوستان خوبین؟ شرمنده از محو شدن ییهویی م از محیط نت.... نه اینکه بگم کلا وقت ندارم بیشتر بی نتی داره اذیتم می کنه ... جس خفگی و فلجی از نبود نت دارم و فعلا نمی تونم از این بابت کاری انجام بدم. همچنان منتظر دعاهای سبزتون هستم . ایشاله با یه سری تصمیمات قطعی خدمت می رسم ممنون
-
کودکی در جوانی بر جوانان خیلی هم خب ست
سهشنبه 31 اردیبهشتماه سال 1392 09:53
از اونجایی که پوست بنده بسی بسیار مزخرف بوده و حساس تشریف دارن و هر کرم و ... باهاشون نمی سازه و بیشتر با مواد طبیعی سازگاری می فرماهه داخل کیفم یه مقدار روغن زیتون دارم که اغلب اوقات به جای کرم مرطوب کننده استفاده می کنم که الحق و والانصاف هم خیلی خوب جواب می ده . چندی پیش در شیشه روغن زیتون داخل کیفم ترک خورده بود و...
-
شلوغ پلوغی کاری....
شنبه 28 اردیبهشتماه سال 1392 14:45
سلام دوستان خوبم شرمنده که این چن وقته اینقدر سرم بند به کارای اداره همایونیه که کلا وقت و فرصت هیچ کاری رو ندارم باور می کنید تمام وقت چسبیدم پشت سیستمم و یه سره دارم می زنم تو سر این کیبورد بددخ .... دروغ نباشه هر از گاهی هم پامیشم می رم سراغ بایگانی ها و پی مطلبی می گردم. خلاصه که بازم عرض پوزش از همه شما...
-
دلتنگ قاصدکم ...
دوشنبه 16 اردیبهشتماه سال 1392 11:04
چه سخت است دلتنگ قاصدک بودن ٬ در جاده ای که هیچ بادی در آن نمی وزد!
-
صیبانا
شنبه 14 اردیبهشتماه سال 1392 10:35
دارم صیبانا ( همون صبحانه خودمون ) می خورم ؛ جاتون خالی دوتا تخم مرغ نیم رو کردم آوردم سر سفره. یکی از تخم مرغ ها یه نقطه مربوط به نطفه بهاره خانوم مرغه داره . یادم افتاده به سوپ جنین این چینی های لعنتی و عکسهایی که از اون آدم چینیه تو رستوران در حال خوردن اون سوپ کذایی منتشر شده ؛ ناخودآگاه یه لحظه خودمو جای اوشون...
-
چشمها را باید شست
سهشنبه 10 اردیبهشتماه سال 1392 11:21
دم غروبی که کارام تموم شد و از محل کارم زدم بیرون ، دلمو به بهانه خرید یه جفت جوراب گول زدم برم سمت بازار یه چرخی بزنم تا حال و هوام عوض شه. از اونجایی که کارخاصی نداشتم و در محدوده بازارشهر هم بدیو بدیوهای انسانی دم غروبی رونقی عجیب داشت ، ییهویی دیدم ؛ دهههه ایشون کی باشن از درون ما برون را می نگرند؟؟ ..... ولی عجب...
-
گودر کجانه؟
سهشنبه 3 اردیبهشتماه سال 1392 12:21
سلام دوستان می بخشید کی می تونه یه راهنمایی بکنه ؟ نمی دونم جای جدید گودر تو جیمیل کجاست. پیداش نمی کنم! اینترنتمم اقتضای سرچ و پیدا کردن جواب و همین طور افزودن لینکهای جدید رو نمی ده! لنگ موندم ..... ضمنا ف ی ل ت ر ش ک ن هم ندارم الان با خودتون می گید پس تو چی داری؟ فعلا قاراشمیشه کارای نتی م . ممنون میشم راهنماییم...
-
سلام گودر ...
چهارشنبه 28 فروردینماه سال 1392 14:12
بالاخره بعد مدتها تونستم یه وقت بذارم و این قالب و گودر وبم رو یه سر و سامونی بدم. البته خیلی از لینک های دوستانم هنوز توش نیست که تو یه فرصت دیگه ان شالله اضافه می کنم. فعلا جی میل خان سر بازی و ناسازگاری دارن و نمیشه با این نت قسطی کاری از پیش برد. دیگه شما به بزرگی خودتون ببخشید. باورتون نمیشه شونصد تا قالب رو...
-
بهار - بهار
شنبه 24 فروردینماه سال 1392 12:27
اینم از فانتزی های من در یک روز تعطیل بهاری زیر سایه خنک درختای زیتون حیاط خونه مون
-
نوروز ۹۲
سهشنبه 6 فروردینماه سال 1392 09:23
سلام دوستان خوبم سال نو همگی مبارک. امیدوارم سالی خوب سرشار از موفقیت و سلامتی داشته باشین و به آرزوهای قشنگ تون برسین.... دم دمای آخری سال قبل رو به بدیو بدیو گذروندیم اینقدری که تا لحظه سال تحویل تند تند مشغول کارای خونه و بشور بساب و ... بودیم . موقع سال تحویل هم که سر سفره ناهار و برکت خدا دعا کردیم و قرآن خوندیم....
-
شمای کلی از سال بعد ...
یکشنبه 27 اسفندماه سال 1391 12:16
سلام دوستان بالاخره ما هم نمردیم و این آخر سالی روی ماه ایام بی امتحانی رو دیدیم.... جمعه آخرین آزمون رو دادم و سپردمش دست خدا.... جاتون خالی با دوستم حسابی گپ زدیم و صحبت فرمودیم.... دیروز هم به خونه داری و خواب و تلویزیون گذشت و ایضا امروز مطالعه کتب مورد علاقه.... آی که چه حالی می ده زندگی رو به روالی که دوس داری...
-
دردش میاد آخه ...
شنبه 19 اسفندماه سال 1391 12:05
جاتون خالی دیروز یککککککک امتحانی دادم که نگووووووووو روی هرچی بیغ و شاسکول بود سفید شد.... اولش که یکم دیر رسیدم و چون درب ورودی محل آزمون خیلی شلوغ بود دیر رسیدم یعنی دقیقا ساعت اعلام شروع آزمون روی کارت ورود به جلسه من تازه داشتم دنبال ساختمان محل آزمون می گشتم حالا پروسه تحویل کیف و پیدا کردن صندلی و ... بماند. تو...
-
نه نه سرما دست شما مرسی ...
پنجشنبه 17 اسفندماه سال 1391 12:52
ینی امروز غافل گیر شدماااااااااا..... هواشناسی دیروز و امروز رو واسه شهر ما بارندگی پیش بینی کرده بود . از اونجایی که دیروز که پیش بینی بارون رگباری بود و کلیا کوفت هم نبارید امروز که برف بود رو گفتم عمرا دیگه بارندگی داشته باشیم . معمولا هم اینجا این شکلی از آب درمیان پیش بینی ها و ما حسرت کش یه چیکه برف و بارونیم...