نم نم باران بهار

به سراغ من اگر می آیید نرم و آهسته بیایید.......

نم نم باران بهار

به سراغ من اگر می آیید نرم و آهسته بیایید.......

واااااااااااامــــــــــ

دوش از دیاری گذر می کردم که بر سر در آن نویسند " بـــــــــــــــــــــــــــــــــانــــــــــــــــــــــکـــــــــــــــــــــــــــــ" 

یادم افتاد به توبه سفت و سختم اندر باب اخذ وامهای رنگ و وارنگ بانکی که همچنان درگیر و دار یه خم دو خمشان هستم 

ناگاه ندایی آمد که "الا ای دیوانه باز آآآآآآآآآآآ.............. صد بار اگر توبه شکستی باز آآآآآآآآآآآآآآآآا ........... : 

و من هیپنوتیزم شدم 

.

مجبوریم مجددا ًبریم زیر بلیط بدهی های رنگ وارنگ بانکی ..... تازه اگر به مفتخر به این مقام رویایی شویم

نظرات 3 + ارسال نظر
توتی پنج‌شنبه 21 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 12:27

سلام خانومی
چی شده عزیزم؟ نوشتی برام که دلت گرفته؟ خدا نکنه غمگین باشی؟
بهار گلم هر وقت دنبال یه سنگ صبور بودی که خودتو سبک کنی اگه لایق بدونی من هستم ... ناراحت نباش گلم. همه چی می گذره ...

ممنون توتی جونم خوشحالم از اینکه به فکرمی

زهره پنج‌شنبه 21 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 17:10 http://golesorkh.parsiblog.com/

واااااااااای
از وام و قسط و بدهی که نگووووووووووووووو


توتی دوشنبه 25 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 12:40

بهار جونم خیلی التماس دعا
خوش به حالت اگه از امام رضا دوری ولی به خواهر بزرگوارش نزدیکی ...
امشب منو یادت باشه ....

سلام عزیزم به روی چشم

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد