نم نم باران بهار

به سراغ من اگر می آیید نرم و آهسته بیایید.......

نم نم باران بهار

به سراغ من اگر می آیید نرم و آهسته بیایید.......

و من ....

هیچ دقت کردین ماه مبارک هم داره تموم میشه؟ 

در خصوص سوال دوستای گلم که پرسیدن کجائی؟ 

..... روزهای معمولو رو می گذرانیم در این آخرین روزهای ماه مبارک ..... 

صبح ها که واسه سحری بیدار میشیم بعد نماز و دعا و یه استراحت کوتاه آماده میشم تشریف می برم حرم ُ بعد یه زیارت کوتاه سرکار و تا ظهر کِلِش کِلِش مشغول کارهای روزمره که البت این ایام اکثرا مثل خودمون شُل شُل پیش می رفته ....  

بعد تعطیلی اداره اگه صبحش حرم بوده باشم که هیچ خونه و خواب تا ساعت ۶.۵ عصر ؛ اگه نه شرکت در مراسم قرائت قرآن و بعد خونه و خواب .... بعدنشم که خب تدارک افطار و شام .... مادرانه و نماز و یه کوچولو ور روی ٬ ظرفشویی ٬ سحری پزی و دوباره خواب تا سحر .... 

این است چرخه زندگی اینجانب در این ایام .... و می بینید که اکثرا به عبادت بسی بسیار سنگین و ثقیل خواب می گذرد. باز دم خدا گرم که خواب رو هم در این ایام عبادت محسوب کرده اگرنه که هیچی ول معطل بودیم .... 

مثلا با خودم قرار داشتم ترجمه بفرماهم مقالاتی رو که به دکتر قول داده بودم .....  

ای بپکه تنبلی هیییییییییی ....

نظرات 5 + ارسال نظر
Ali یکشنبه 13 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 12:56 http://funday.blogsky.com

سلام دوست عزیز وبلاگ خوبی داری اگه تونستی به وبلاگ من هم سر بزن. (با تشکر)

ممنون . به سر فرصت چشم

توتی یکشنبه 13 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 14:50

سلام علیکم بر بهار خودمون
خوبی خواهر ؟
آره ماه خوب خدا هم داره می ره حیف ....
بهار جونم نمیایی پیش ما؟ دلمون تنگ شده واسه نظراتتون خانومی
التماس دعا ...

چشم گلم حتما

ملیحه یکشنبه 13 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 21:00 http://bbm.parsiblog.com

نه بابا تو به نسبت ما خیلی هم وضعت خوبه !
من که این روزها دیگه کم آوردم فقط ثانیه شماری می کنم تموم شه !

زهره دوشنبه 14 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 16:55

بابا تو که باز یه فعالیتی داری
بیا ببین من چه میکنممممممممممممم

خییییییییییییییییلی ممنون

طعم عشق دوشنبه 21 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 10:28

مقاله چی داری ور پریده؟ باز رفتی چسبیدی به کدوم استاد خرخون؟

به اعصابت مسلط باش من تنبل تر از این حرفام شایعات رو باور نکن دخمریم

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد