نم نم باران بهار

به سراغ من اگر می آیید نرم و آهسته بیایید.......

نم نم باران بهار

به سراغ من اگر می آیید نرم و آهسته بیایید.......

اینم از نوروز 91 ....

عید همگی دوستای گلم مبارک..... اینم از عید نوروز و تحویل سال و تعطیلات.... امروز اولین روز کاری سال جدید هستش.... امیدوارم همه اونایی که شغل مناسب و یا رضایت شغلی از کارشون ندارن تو سال جدید به اون کاری که شایسته شون هست مشغول شن و منبع درآمد خوبی داشته باشن تا هم به لحاظ مادی و هم به لحاظ معنوی به احسن وجه تأمین شن.....

سال نویی که خب طبق معمول هر سال مهمون بازی داشتیم و خونه چن تا از اقوام رفتیم بقیه هم که می مونه به مرور تا 13 نوروز بریم.... امسال لحظه تحویل سال و قبل اون همش مشغول تمیز کاری و فعالیت بسیار بودیم جوری که دم سال تحویل هم هرکی یه ور می دووید..... ولی خب شکر خدا خوب بود. پارسال موقع سال تحویل قرآن رو که باز کردم سوره حج اومد.... به اتفاق مامان بابا و آبجی ثبت نام کردیم که امیدوارم قسمت شه و همگی بریم ؛ تا خواست خدا چی باشه..... امسال رو یادم نیست چه سوره ای بود ولی آیه در مورد بت شکنی حضرت ابراهیم تو روز جشن مردم شهر و اون داستان معروف قرآن بود حالا دیگه نمی دونم قراره چه بتی رو بشکنیم امسال..... امیدوارم سال خوب و پربرکتی باشه واسه همه.....

مسافرت که خدا نکنه بریم.... هرچند قول و قرارش رو داریم ولی نمی دونم عملی شه و ما از این شهر کنده شیم یا نه....

راستی نگفتم سال نویی بچه دار هم شدم ، اونم چه بچه ای..... یه پسر کاکل زری.... اسمشم "عبدالرزاق" گذاشتیم.... البت این بچه م یه خواهر داشت ، خدابیامرزدش..... " مومن " .... ولی خب عمرش به دنیا نبود طفلی....

چن وقت پیش یه جفت یاکریم تو انباری و مسیر پشت بوم لونه گذاشته بود که جوجه هاش تازه از تخم دراومده بودن ، ماهم با آبجی طبق روال هرسال واسه این فینقیلی ها اسم گذاشتیم و سر به سر مامان که بیا نوه هات رو ببین چقده نازن .... پارسالی ها نوه های پسریش بودن " حلیمه و کلثوم " ..... امسال رو نمی دونم چطور شده مامانشون ول کرده رفته ..... " مومن " بچه م ، از لونه افتاده بود بیرون و طفلی خشک شده بود ، منم دیدم این یکی هم داره از گرسنگی تلف میشه ورش داشتم آوردم پایین با جعبه کفش واسش لونه درست کردم و با سرنگ غذا می ریزم تو حلقش .... امروز کلی کار خرابی کرده بود کم مونده بود ببرمش حموم ، دیگه گفتم گناه داره با دستمال کاغذی و .... تمیز کاری فرمودم ... خلاصه که خواهر ، مامان شدیم واسه این طفل معصوم بلکم اونم عصای دستمون شه تو روزگار پیری کوری مون .... همچین که غذا می دم بهش سیر میشه ، چشای قلمبه ش برق می افته همچین ناز نگام می کنه که نگوووووووووو..... خواهر زاده م اومده میگه : خاله تو که از حیوونا خوشت نمی اومد همش می گفتی نیاریم پیشت.... از دور نگاشون می کردی .... حالا چی شده؟؟!!؟؟ میگم خب این گناه داره مامانش گذاشته رفته!! می میره تنهایی..... داداشم میگه :حالا  آبجی چطوری می خوای پرواز یادش بدی؟ می بری پشت بوم بهش می گی اینجوری بال بزن و .... خلاصه که دعا کنید بتونم بچه خوبی ترفیت کنم تحویل جامعه یا کریم ها بدم ، شرمنده نشم..... تازه می خوام ببرمش مهد کودک اداره بذارمش موقعی که سرکارم گشنه ش نشه گناه داره......

اینم از نوروز 91 امیدوارم واسه همه روزها و ماههای خوبی پیش رو باشه ، پر از صفا و صمیمیت ، برکت و رزق و روزی ، خوشبختی و شادکامی....

نظرات 9 + ارسال نظر
بدمرد شنبه 5 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 10:23 http://badmard.blogfa.com

سلام
یخما چیه؟؟
بیا کمکم

سلام سال نو مبارک
یخما همون سرما هستش البته یه ورژن بالا تر و در حد یخ زدگی
حالا چه کمکی از من برمی اومد؟

بانو شنبه 5 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 11:40 http://heartplays.persianblog.ir/

بچه سر راهی بزرگ می کنی...

رأفت و محبته دیگه .....

راضیه شنبه 5 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 14:36 http://2629.blogfa.com/

چه زود رفتین سر کار

به سلامتی مبارک باشه بچه دار شدن ایشالا بچتون بزرگ که شد قدردان زحماتتون باشه..

آی گفتی خواهـــــــــــــــــــــــــر هنوز کرخت بدو بدوهای دم سال تحویلم
ممنون ان شالله .
باور کن امروز هرجا یاکریم بالغ می دیدم می گفتم کی میشه بچه من اینقدی شه

سارا شنبه 5 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 19:46 http://ma3nafaronesfi.blogfa.com/

سلام سال نو مبارک
قدم نو رسیده هم مبارک . دوره زمونه ی بدی شده مواظب باش معتاد نشه

آره خواهر خیلی باید حواسمو جمع کنم

آسمان دوشنبه 7 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 22:17

سلام
سال نوت مبارک !میدوارم سال خوبی داشته یاشی و به برکت سوره حضرت ابراهیم بت های شیطانی در مسیر زندگیت بشکنه!!!راستی یا کریم خیلی نازه!!!

سلام سال نو مبارک خوش اومدین.ممنون همینطوره

ملیحه (خانم پرستار) دوشنبه 7 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 23:10 http://bbm.parsiblog.com

به به ... نی نی ت مبارک
حالا یا کریم نه ولی بلدرچین دوست دارم داشته باشم

ممنون ملیحه جونم من یاکریم بیشتر دوس می دارم بچه خودت زشته دهههههههههههههه

بهار چهارشنبه 9 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 13:08 http://sana1359.parsiblog.com

سلام . سال نو مجددا مبارک . بهار تو جدی جدی رفتی سرکار ؟؟؟؟ من که فقط ششم رفتم و دیگه هم نرفتم اگه خدا بخاد فردا و پس فردا شیفت پذیرشمه باید برم . البته تقصیر خودم نبود که نرفتم بابک تا 15 تعطیله منم باید صبح زود برم رانندگیم که نمی تونم بکنم به سرویسم عمرا برسم ساعت هفت ربع کم . بنابراین چطوری برم ؟؟؟؟ ولی فردا و پس فردا رو چون شیفتم حتما باید برم حالا تا خدا چی بخاد .....
راستی خواهر خوش به حالت چه بی چک و چونه بچه اومد تو خونت !!! بابا به منم بگو چطوری این قدر راحت فارغ شدی منم اقدام کنم بیشتر از این سختی نکشم .
ضمنا اصول تربیتیت رو هم حتما به من اطلاع بده بهش نیاز دارم ........

وااااااااا دروغم چیه خواهر خب رفتم دیگه ....
اینجوریاس دیگه....
گمون نکنم به کارت بیاد هااااااااااااااا

نگین پنج‌شنبه 10 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 15:20 http://www.mininak.blogsky.com

سال نوت مبارک بهار جون :*
انشالا خیلی زود پرواز یاد بگیره :دی

سلام نگین جون
سال نو شما هم مبارک ممنون

زهره یکشنبه 13 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 02:25 http://golesorkh.parsiblog.com/

اون بند اول نوشته ت رو هستم اساسیییییییییییییییییییییییی



پس تو زودتر از بهار فازغ شدی :دیییییییییییییییییی

بچه پایین شهر و زرنگیم دیگه.....

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد