نم نم باران بهار
به سراغ من اگر می آیید نرم و آهسته بیایید.......نم نم باران بهار
به سراغ من اگر می آیید نرم و آهسته بیایید.......درباره من
وَ إِن یَکَادُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ وَ یَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ وَ مَا هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِّلْعَالَمِینَ
یا علی گفتیم و عشق آغاز شد...
ادامه...
روزانهها
همهپیوندها
- ترشی هفت لشکر درونم
- درد دل
- گل سرخ
- مامان کیارش
- آقای مهندس و خانوم پرستار
- روزنوشتهایم
- سه نفر و نصفی
- دخترک
- ورجه وورجه های ذهنم
- life - اردی خانوم
- مالزی نشین
- یه شوهرم نداریم...
- ساده مثل زندگی
- ★ میثمک ★
- خاطرات یک عاقد
- چرت و پرتهای نیلوفری
- من ... تو... او
- زن بابای امروزی
- من و خواستگارانم !!!
- طعم عشق
- یک دنیا عشق
- طعم زندگی
- خاطرات یک زن مطلقه
- عسل چشم
- آخه تو چقدر صبوری پسر
- عطر برنج
- حصار سکوت
- دل می نوازد
- آبانه
- ××××شبدرانه××××
- زیر چتر خاطرات من
- ماتاو
- مژده
- بــــاید عاشــق شــوی- پیوند جون
- خونه تو خونه من
- آشپزها
- آشپزخونه توت فرنگی
- مطبخ رویا
- عروس خانوم
- من و هسملی
- خاطرات یک دختر سربه هوا
- دیلی لاگ - دختر بهاری
جدیدترین یادداشتها
همه- هستم , بشدت غرق در زندگی
- دانیال مامان خوش اومدی
- بیمارستان .غربت.دلتنگی .دوری
- پسرم
- [ بدون عنوان ]
- آغاز مادرانه گی هایم ...
- منو زندگییییییی.....
- من از آشیونه عشق .....
- درخواست انتقالی ، مرخصی بدون حقوق
- ایام امتحانات...
- امتحان شاگردان گرام....
- من و برنامه این روزهام
- و اما شروعی دوباره ...
- میلاد حضرت زهرا (س ) و روز زن مبارک
- سال نو مبارک
- آخرین روز
- امان از بی مسئولیتی و تنبلی بعضی ها ....
- خدایا توبه ....
- تصادف کردم
- شغل شریف بنده
بایگانی
- خرداد 1394 1
- اردیبهشت 1394 1
- اسفند 1393 1
- آذر 1393 2
- شهریور 1393 1
- مرداد 1393 1
- تیر 1393 1
- خرداد 1393 2
- اردیبهشت 1393 3
- فروردین 1393 2
- اسفند 1392 5
- بهمن 1392 3
- دی 1392 5
- آذر 1392 6
- آبان 1392 4
- مهر 1392 8
- شهریور 1392 6
- مرداد 1392 7
- تیر 1392 13
- خرداد 1392 6
- اردیبهشت 1392 6
- فروردین 1392 3
- اسفند 1391 8
- بهمن 1391 8
- دی 1391 8
- آذر 1391 7
- آبان 1391 12
- مهر 1391 5
- شهریور 1391 7
- مرداد 1391 10
- تیر 1391 9
- خرداد 1391 9
- اردیبهشت 1391 10
- فروردین 1391 7
- اسفند 1390 6
- بهمن 1390 8
- دی 1390 11
- آذر 1390 6
- آبان 1390 10
- مهر 1390 15
- شهریور 1390 11
- مرداد 1390 8
- تیر 1390 7
- خرداد 1390 4
- اردیبهشت 1390 8
- فروردین 1390 5
- اسفند 1389 7
- بهمن 1389 6
آمار : 79424 بازدید
Powered by Blogsky
به روی چشم ...
سلاممممممممممممممممممم
به همه دوستای عزیز و مهربونم نخ سوزن ( همون مخصوصا ) دوستای عزیزی که من رو مورد لطف خودشون قرار دادن. 
از همه تون بابت تعریف هاتون ممنونم.
خوکشلی از خودتونه. در این حد از تعریف هم نبودم.
باز هم ممنون بابت اینکه به اعتمادم پاسخ مثبت دادین.
دوستای گلی که خواسته بودن مهلت عسکا تا شنبه تمدید شه .... به روی چشم ..... 
دوستون دارم خیلی زیاد
نم نم باران بهار
شنبه 28 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 08:25
سلام سلام سلام
اینجا رو ببین چه خبره؟
ما همش یه هفته گرفتار بودیما!!!!!!
راستش کامپیوتر خونه ترکیده
میخوام لپ تاپ بخرم وقت نمی کنم بگذریم که پول هم ندارم
این هفته سر کار هم اوضاع خراب بود
یا نبودم و مرخصی بودم یا بودم و برخلاف همیشه که کاری نیست!!!! کلی کار برام تراشیدن!!!
فکر میکنن اومدم اینجا برای اونها کار کنم!!!!!!
خلاصه امروز یکم سرمون خلوت شد برای عرض ادب خدمت رسیدیم
در اولین فرصت مزاحم خواهم شد
فعلا خدانگهدار
راستی میشه ما هم پسورد بگیریم!!!؟؟؟؟؟
موفق باشین خیلی
سلام سلام سلام
چه عجب اینورا....خب دیگه چه میشه کرد........
ان شالله جور میشه می خرین
اختیار دارین خوشحال میشم اینجا سر می زنین
به آخایون پسورد ندادم هرچند عسکا مشکل نداره ولی خب امیدوارم امانت دار خوبی باشین
موید باشین
رمز رو برات گذاشتم عزیزم
باااراااااااااااااان من دیروز نبووووووووووووووودم!
میلم باز نمیشه! خداا! عکست هست یا ورداشتی ؟ میشه رمز و توو وبم خصوصی بذاری خوااااهش...
امروز هم هستش عزیزم رمز رو گذاشتم برات
باران جون من هرچی رمزو میزنم میگه خطا ست
میشه برای منم بذاری توی وبلاگم؟
به بزرگی و کوچیکی حروف دقت کن عزیزم
رمز رو گذاشتم برات
مرسییییی باران جان بابت راهنماییت
حق با توَباید فعلا فول تایم برم و خودمو نشون بدم
بازم مرسییییییی
موفق باشی عزیز دلم
کار همش همینه یه کم اولش تا جا بیفتی سخته درست میشه ان شا الله
سلاملکم . چه خبرا ؟ خوب هستید انشالا ؟؟؟؟ با زحمتای ما ؟؟؟؟
وای باران جان نمی دونی که از روزی که برگشتم چقدر کار داشتم . روزگارم سیاه شد . هنوز وقت نکردم پست بذارم . ببینم امروز میشه یه کم ردیفش کنم یا ه ؟؟؟
به به سلللللللللللللللللللاااااااااام بهار خانوم گل گلاب خودمون. شکر خدا . خوبی؟ آقا بابک چطورن؟ آره درکت می کنم یه روز که نباشی هاااااااااااا اندازه یه ماه کار می ذارن واست. منم هنوز فرصت نکردم دنبال کارای دانشگاهمم دعا کن جفت و جور شه . یه پست خوکشل می ذارم ان شالله
بلا نگیری دختر
قربونه اون روحیه ی با طراوتت بشم عزیزم 
فدات شم امروز میخواد جوابتو بده .. چه کیفی میده .. تا حالا خواستگار دختر نداشتم 
خواهش میشه خوش باشی
مامانیییییییییییییییییییییییییی پس منی که تازه دیروز نت دار شدم چییییییییییی؟؟؟؟؟
ایکون اشک و ناله و اینااااا
چشم عزیز دلم به موقع ش خبرت می کنم
بووووووووسسسسسسسسس
سپاس خدای عزو وجل را که اول او را آفرید ... سپس دست در تقدیر، من بنده را آفرید ولی افسوس نوبت شما که شد ....
در فکر نشست و شما را دیر تر از من آفرید ....
و اما من در غفلت نبود شما هرچه خواستم ریختم ، تاختم ، جنگیدم ، روزها و شبها گریستم ،....تا عزوجل او را به من داد ....
حال بعد تقدیر پیوندمان ، تو آفریده شدی ... پس هرچه توانی برتقدیر دیر آمدنت به بار ...
باران شوی ، برف شوی ، آتش و آبم شوی ...نفسش مال من و نفسم مال اوست ...
به امید روزی که شماهم زودتر باشید ......
جواب آقای همسر آبانه عزیز
بسی بسیار زیبا نگاشته و به زیبایی و ظرافت تمام جوابی محکم و متین به شوخی من دادید. اما بابام جان من خودم خانوممااااااااااااااااااااااااا جدی گرفتین انگار........... این جواب یه آخا بود برای همچین جسارتی نه من و شوخی دخترانه م با آبانه عزیزم
عشق تون پایدار و جاودان
ممنون نظر لطف تونه. آباانه جان منو شرمنده می کنه. امیدوارم و حتما هم دوستی خوب و پایداری خواهد بود. از رقابت با شما مشعوف خواهیم شد البته اگه نزنینمون
سلاملیکم . احوال شما ؟ خوب هستید خوش می باشید ؟ چه خبر ؟ جوکائی که فرستادم واست خوب بودن ؟
خر عباسعلی چطوره ؟ مکه خوش گذشت ؟ اسلحه کسی در حالت رگبار نیست ؟؟؟!!!!!!!
نخند خانم زشته !!!!! ای بابا حیا کن بیا و اونجا رو رها کن سفر به اینورا کن دل بهار رو شاد کن
حال می کنی شاعرم شدم .
امروز ساعت 11 از بیمارستان اومدم خونه . نهارم نداریم حسشم نیست . خوابمم میاد وااااااااااااای می بینی چقدر مشکل دارم ؟؟
وای خواهر چیکار کنم ؟؟؟
سلام خانووووووووووووووووم چطوری شما؟ خوش می گذره؟
میگن خره عباسعلی رفته کما، دعاکنید به هوش بیاد وگرنه....
مکه رو نمی دونم چه خبره .... حاج خانوم رو ندیدم هنو ....
خدا نکنه عزیزم اونم تو این تابستونی ...........
شاعر نشدی شاعر بودی . چشم چشم چشم اما سر فرصت ان شالله
طفلی آقا بابک رو می کشی از گشنگی آخرش.... حالا عیب نداره گفتی دست پختش خوبه ؟ اومد بگو بذاره دو تایی بخورین. همش که نباید زن بشوره و بپزه !!!! چه معنی داره. راحت بگیر بخواب یه پیغام بذار اومد بساط ناهار رو را بندازه ( توصیه های یک رفیق ناباب )