نم نم باران بهار

به سراغ من اگر می آیید نرم و آهسته بیایید.......

نم نم باران بهار

به سراغ من اگر می آیید نرم و آهسته بیایید.......

اندر گزارش زمان غیبت همایونی....

سلام سلام..... من برگشتم.

عارضم خدمت دوستان که بالاخره از وضعیت اضطرار و فشردگی کار و درس خارج شده و اندکی سرمان خلوت گردید. شکر خدا زنده ماندیم و اینور شرایط فشردگی رو هم دیدیم. البته مث سابق نشده ولی خب مث این چند وقت هم نیست و اجازه نفس کشیدن داریم.http://oshelam.persiangig.com/image/zarde%20kochik/beesmiley1.gif

یه سری جابجایی کاری باعث شد که مجبور باشم کلی وقت بذارم و به نقطه صفر و اولیه برسم که البته هنوز هم به اون نقطه صفر نرسیده ولی خب قابل قبول تر از شرایط اولیه س. درسها هم که خب چون از قبل برای دوتا همایش مقاله داده بودم و موعد برگزاری شون همزمان با این جابجایی ها شده بود مجبور بودم برسونم مقاله ، ارائه و.... رو. اما اگه این چن وقت یه ذره استراحت داشتم تو همین همایش ها بود. هم فال بود و هم تماشا. به هوای شرکت در همایش هم سفر رفتم که استراحت و تفریحی شد واسم و هم چون با دوستام شرکت کرده بودیم  تجدید دیداری با دوستان و همکلاسی ها شد ، آماااااااااا قبلش رو نگیددددد که پوست انداختم تا تو این بَل بَشو کاری مقاله ها رو به موعد همایش برسونم.

و خلاصه اینکه بدینوسیله از همه دوستان عزیزم عذر می خوام که  نتونستم وقت بذارم واسشون.

از کار بگم که اتاقم عوضش شد و دیگه هسمایه ( همون همسایه )  اون جوجو کوچولوها نیستم ولی چن وقت یه بار فرصت شه  بهشون سر می زنم. اتاق جدید هم ایییییییییی .... بد نیست. دِنج و خوبه . گمونم دو هفته بیشتر شد که در نتیجه حمّالی های بکار بسته از طرف شخص شخیص اینجانب ، یه نظم و نظامی گرفت و تا حدود زیادی ظاهر و باطنش مرتب شد. هنوز یه بخشهای زیادی ازش باقیه که اگه خدا بخواد ضمن کارهای جاری درستش می کنم. کار زیاد دارم ولی راضی ام.

از همایش ها بگم که سوای بخش علمی و ارائه مقالات که کاری نداریم بهش....... بسی بسیار خوش گذشت. لذت بردم وسط اینهمه کار همچین سفرهایی رفتم. جاتون خالی یه عالمه خرید رفتم و یه عالمه سوغاتی های خوشگل خوشگل خریدم. فقط آخراش دیگه از شدت خستگی کم آورده بودم. آخه می دونین ، همایشها دو الی سه روزه بودن که من به خاطر تراکم کاری فقط یک الی دو روزشون رو شرکت کردم .زمان باقی مانده و بعد از اختتامیه ها رو هم سعی کردم هم به جاهای دیدنی شهر سر بزنم و هم خرید سوغاتی تشریف فرما شم. هوا هم که بسی بسیار عالی بود اون شهرهای خوکشل. اصلاً می دونین به ما اجحاف شده نسبت به اون شهرها. هم از نظر هوای شهر و هم از نظر امکان دیدنی و تفریحی مون. الهی که خدا این مسئولین محترم و بیخودی شهرمون رو هدایت کنه  تا یه ذره از اون بودجه ها رو خرج شهر کنن ، سلیقه به خرج بدن . یه سر سوزن اهمیت بدن به این ...... قنجیشکِ طفل معصومِ مظلوم... هرچی نجابت می کنیم انگار نه انگار!!! بابا وظیفه تونه به این شهر برسید، این چه وضعشه آخه.

بگذریم ، خلاصه خوش به حالتون که اینقدر شهرتون خوب و خوش آب و هوا و با امکانات تفریحی و فضای سبز مکفی هستش.

ان شاء الله در فرصت بعدی اگه بتونم عکسهای این سفرها رو واستون می ذارم. البته از شدت تراکمات و کمبود اوقات شریف ، اصلی ترین ابزار سفر یعنی دوربین عکاسی  فراموشم شده بود. اونم در هر دو سفر. باور می کنید واسه اوقات داخل اتوبوس هم برنامه گذاشته بودم و داشتم فعالیت می فرمودم اندر تهیه فایلهای سخنرانی و آمادگی جهت ارائه؟!!!؟ همه ذهنم درگیر انجام یکی یکی این کارها بود. دیگه یادم نمونده بود دوربین بردارم دیگه. آماااااا دوست خوب واسه یه همچین موقع هایی خوبه. قرار شده یکی از دوستان زحمت ارسال عکس های تهیه شده رو واسم بکشه تا من براتون بذارم اینجا. به محض اینکه دستم برسه می ذارم.

قولم درباره عکس خودم هم یادمه . می ذارم واستون ، به موقعش....

فعلاً دیگه پرچونه گی بسه. 

خدانگه دار.  

 

راستی می دونین که   

 

 

نظرات 8 + ارسال نظر
محمد صادق چهارشنبه 11 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 21:52 http://Megarapid.blogsky.com

سلام.
جالبه که منم مث شما بعد از مدتهای مدید اومدم به وبلاگم سر بزنم.آخ که چقد همه جاش کثیف و بهم ریخته شده.دارم خونه تکونی میکنم.بیا کمکم اگه میتونی.

سلام اگه کمکی از دستم بربیاد خوشحال میشم

مهسا چهارشنبه 11 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 22:22 http://deleasemooni.blogsky.com

سلام
وبت خیلی خوشگله...مخصوصا این شکلکا
به منم سر بزن..نظراتم بگو..خوشحال میشم

سلام عزیزم از آشنایی باهات خوشحالم
بووووووووووووووووووووووس

آبانه پنج‌شنبه 12 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 11:14 http://abaneh.blogfa.com

دختر خوب معلوم هست کجایی ؟ دلم برات تنگ شده بود

سلام گلم منم همینطور. داشتم مث مار پوست می نداختم تا خدای نکرده نگن کم ازشون داریم تو پوست کلفتی

بهار پنج‌شنبه 12 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 12:28 http://sana1359.parsiblog.com

سلام علیکم . چه عجب قدم رنجه فرمودندید !!!
خسته نباشید . خدا قوت . خوبی ؟ زنده ای ؟ سالمی ؟
ولی می بینی چقدر خوبه آدم یه دوره فعالیت فشرده داشته باشه بعدش استراحت کنه ؟؟؟؟؟
آی خوش می گذره .....
منم امروز سرکار نرفتم . یعنی دیشب تا 8 موندم که امروز نرم .
جات خالی تا 10 الاف و بیکار خواب بودیم .
بعدش تازه صبحانه و بعدشم پای ماهواره و ...
حالام زحمت کشیده در حال تهیه ماکارونی می باشم .
بابک هم رفته بیرون .
خلاصه که در حال علافی به سر می بریم توپ ......
تو این تعطیلی دلم میخاست یه جا بریم ولی کجا نمی دونم ؟
اومدن خاله هم معلوم نیست لنگ برنامه اونیم .
تا چه شود نمی دانم .
راستی یه سر هم به وبلاگ جدید توت فرنگی بزن منتظرته ....
راستی تو مگه دیگهنهج البلاغه نمی خونی که تک نمی زنی ؟؟؟؟

بهار جان ای کاش بعد یه دوره کار فشرده یکی جفت پا نره تو اعصابت که بخوای پاچه بگیری
ممنون که بهم سر زدی
به توت فرنگی جونم هم همون دیشب که برگشتم سر زدم مرسی که یادآوری کردی

دخترک پنج‌شنبه 12 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 13:04 http://nasinej.blogfa.com

اول

عزیزمممممممممممممم

دخترک پنج‌شنبه 12 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 13:09 http://nasinej.blogfa.com

سلا گلم خوبی ؟؟؟

رسیدن به خیر
دلم برات تنگ شده بود

[:]

سلام عزیز دلم
ممنون
منم دلم براتون تنگ شده بود
فداتتتتتتتتتتتتتتتت

توت فرنگی جمعه 13 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 14:51

سلام سلام
خوبی؟
وایی باران جونم نمی دونی چقده دلم واست تنگ شده بود ولی حالا خیلی خوشحالم که اومدی
بهار یه سوال مال کدوم شهری؟
یه سوال دیگه اون قضیه که آخر نوشتی چیه؟ ایشالا خبریه؟
بعدم اگه عکستو گذاشتی منم باید ببینمت مث ستاره نکنی که نشونم ندیا
بیا تمام این جوابا رو بده باشه؟

سلام گلم نوشتم واست. منتظر جوابتم
بوووووووووووووووووووووووووووس

دختر سر به هوا شنبه 14 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 15:42 http://toranj89.persianblog.ir

سلاااااام باران جان,خوبی؟پس بگو چرا کم پیدایی
کلا همایش حال میده اساسیتازه اگه یه شهر دیگه باشه که دیگه هیچی

سلام ترنج جونم گفته بودم که کمرنگ میشم اما از دستم در رفت محو شدم ییهویییییییییییی
آره آی گفتی بسی بسیار حال کردیم اونم شهرستان ُ‌خوش آب و هوا.....

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد